چهارشنبه ۲۱ بهمن ۹۴ ۱۳:۲۵ ۴,۲۹۹ بازديد
براي ناميدن اعضاي بدن ، بيماريهاي قسمتهاي مختلف بدن و گاهي بعضي از ضرب المثلها و اصطلاحات به دانستن معاني و تلفظ و نحوه استفاده از لغات زير نيازمنديم .
|
les cheveux la tête le viغير مجاز مي باشدe le front le sourcil un oeil la paupière le cil le nez la joue la bouche la lèvre la dent la langue le menton une oreille le cou |
پلك مژه
|
la poitrine le ventre un estomac le bras une épaule le coude le poignet la main le doigt un ongle le pouce le dos la jambe le genou la cheville le pied un orteil |
دل-شكم
|
چند اصطلاح زبان فرانسه
il fait la tête 
او بد عنقي مي كند
او بد عنقي مي كند il en par-dessus la tête او ذله شده است
او ذله شده است ça lui sort par les yeux مثل خاري در چشم است
مثل خاري در چشم است il a perdu la tête او ديوانه است
او ديوانه است il a le nez creux او شامه قوي دارد
او شامه قوي دارد il a la grosse tête او خيلي پر مدعا است
او خيلي پر مدعا است (فكر مي كند كسي است)
il fait la fine bouche او خيلي ناز دارد- مشكل پسند است
او خيلي ناز دارد- مشكل پسند است il a le bras long او شخص با نفوذي است
او شخص با نفوذي است il a traité ce problème par-dessus la jambe او آن مسئله را ماسمالي كرد
او آن مسئله را ماسمالي كرد il a gagné les doigts dans le nez مثل آب خوردن كاري را انجام مي دهد
مثل آب خوردن كاري را انجام مي دهد (به سادگ انگشت در بيني كردن )